حالا میفهمم چرا هروقت در مهمانیها دنبال بازیگوشی بودم، مرا بلند صدا میزدند و میگفتند: «تو حیاط عیدی میدن، بدو بابا...» و من همیشه سر به هوا بودم و از عیدیها جا میماندم. شما چهطور؟
* * *
۱. بوی پول
ترانهی نامآشنایی که همه دوستش داریم با عیدی شروع میشود: «بوی عیدی، بوی توپ...»
و در ادامه «شادی شکستن قلک پول، وحشت کمشدن سکهی عیدی از شمردن زیاد، بوی اسکناس تانخوردهی لای کتاب...»
فکرش را بکن در این ترانه بارها از عیدی گفته شده. این یعنی پول عیدی خیلی مهم است، هم برای ما و هم برای نوجوانان و کودکان سالهای قبل...
* * *
۲. درخواست خیلی جدی یک نوجوان از دولت!
عموجان جدیدترین اسکناس چاپ شده را عیدی میدهد. سالها بالاترین اسکناس هزارتومانی بود، اما با آمدن اسکناسهای دوهزار تومانی خب عیدی ما هم تغییر کرد و بعد چاپ اسکناسهای پنجهزار تومانی و ۱۰هزار تومانی ما را شاد کرد. البته عموجان از هراسکناسی یک قطعه میدهد و برای همین ناگهان عیدی ما در یک سال، از پنجهزار تومان به ۱۰هزار تومان رسید. حالا ما از دولت میخواهیم که با توجه به گرانی و تورم، طرح چاپ اسکناسهای ۲۰هزار تومانی را در دستور کار قرار دهد!
در ضمن کارت هدیه هم عیدی خوبی نیست اصلاً!
* * *
۳. درشتتر از 10هزار تومانی!
یواشکی و درِ گوشی بگوییم که قرار بود تا پایان سال قبل یا پایان سال ۹۳، اسکناس ۲۰هزار و ۵۰هزار تومانی هم چاپ و منتشر شود که در این صورت امکان داشت هزار تومانی سکه شود. اما بهمنماه گذشته دبیرکل بانک مرکزی اعلام کرد که با انتشار چکپولهای درشت، فعلاً اسکناسهای درشت منتشر نمیشود. پس عیدی درشت بیعیدی درشت. مگر این که کسی دلش بخواهد چکپول عیدی بدهد!
* * *
۴. طعم سکه
قدیمیترین عیدی که گرفتید چه بود؟ سکه که نبوده؟ البته خب گرفتن سکهی طلا هم مزهای دارد که ما هنوز نچشیدهایم!
اما عیدی سکهای، در زمان مادربزرگها رسم بوده و آنها از گرفتن آن سکههای کوچک که حتی در زمان خودش هم ناچیز بود چهقدر شاد میشدند. البته شادی آنها کمتر از دورهی مادر مادربزرگها بوده؛ کمتر از زمانی که بچهها نخودچی و کشمش و تخممرغ پخته، عیدی میگرفتند و برای آن جست و خیز میکردند.
الآن دیگر نه از هدایای غیرنقدی خبری هست و نه از سکه. شاید اگر سکهی هزار تومانی بیاید بعضیها باید سکه، عیدی بدهند، چون سکههای الآن که ارزش پولی ندارند. میگویند نیکل سکههای موجود در بازار ارزش بیشتری نسبت به ارزش مبادلاتی آن دارد. یعنی گاهی دیده شده که افراد سودجو این سکهها را ذوب و از نیکل آن برای تولید کالاهای فلزی مثل قاشق چایخوری استفاده میکنند!
* * *
۵. کتاب عیدی بده... نده!
کسی عیدیهای شما را گرفته؟ تا به حال شده به همه عیدی بدهند و در شلوغی شما را رد بدهند؟ شده که از خانه بیرون بیایید و بعد درجا عیدی درشتتان را گم کنید؟ یا شده عیدی غیرنقدی بگیرید؟ یک نفر هست که همیشه به من کتاب عیدی میدهد. خب من دوست دارم، اما اگر همه بخواهند کتاب عیدی بدهند که نمیشود!
* * *
۶. ۳۰۴ سال پس از میلاد
میگویند اولین کسانی که پول نقد عیدی گرفتند در سال ۳۰۴ میلادی زندگی می کردند؛ در زمان هرمز دوم، شاه ساسانی.
البته داریوش دوم هم در سال ۴۱۶ پیش از میلاد به مناسبت نوروز، سکهی زرین ویژهای ضرب کرد که یک طرف آن شکل سربازی را در حال تیراندازی با کمان نشان میدهد. منتها بهدلیل مشکلات اقتصادی، آرام آرام پول جای خود را به هدایای سنتی و کشاورزی داد.
* * *
۷. نه، توهین نیست!
دوباره از حدود نیمقرن پیش، پول جایگزین عیدی شده است. جایگزین خوبی است، مگر نه؟ اینطوری، قدرت انتخاب داریم. اما خیلیها معتقدند که اگر دوباره عیدیها غیرنقدی شوند و کالاهای فرهنگی جای پول را بگیرند، این تغییر میتواند تأثیرهای فرهنگی و اجتماعی مفیدی در جامعه داشته باشد.
خیلیها میگویند پرداخت پول بهعنوان عیدی، نوعی توهین محسوب میشود. توهین است؟ نه، دیگر نیست.
تصویرگری: آلاله نیرومند